کد مطلب:148267 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:321

اصلاح در قرآن و احادیث
«اصلاح» در قرآن معنائی اثباتی، ارزشی و نفیانی و سلبی دارد یعنی به معنای از میان برداشتن فساد، تباهی، ویرانگری و نادرستی در محیط اجتماعی كه اصلاح امور جامعه وجهت دهی صحیح و هدفمند و ایجاد صلاح و رشد خواهی در متن و بطن جامعه می باشد [1] و البته به معنای آشتی دادن مردم از هم جدا و تخاصم نیز آمده است [2] كه راغب اصفهانی نیز در مفردات «اصلاح» را در برابر و ضد «افساد» قرار داده و این اوصاف را بصورت عام مختص اعمال و افعال انسانی دانسته است و اصلاح گاهی نیز در برابر «گناه» آمده است. [3] .

در قرآن اصلاح و افساد و مصلح و مفسد در مقابل هم قرار گرفتند و اگر به ظرایف و لطایف بكار رفته در آیات توجه داشته باشیم تحلیل و تبیین «اصلاح گرایی» برای ما روشن تر و آسان تر خواهد بود و معیارها و ملاكهایی را در فكر، فعل، نظر، عمل و انگیزه های مدعیان


اصلاح را در داوریها و قضاوتها دریافت خواهیم كرد. در قرآن گاهی افرادی را كه ادعای اصلاح طلبی دارند مفسد معرفی می نماید و گاهی ره آورد انبیاء را اصلاحات و هدف از رسالت آنان را «اصلاح» معرفی می نماید. به این آیات بنگرید:

الف - و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون [4] .

ب - ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توكلت و الیه انیب [5] .

در این آیات چه كسانی كه اعتقاد عقلی و قلبی و عملی و واقعی به خدا دارند و چه كسانی منكران خدا هستند، كه اعتقاد قلبی ندارند و نفاق می ورزند. هر دو گروه از «اصلاحات» حرف به میان می آورند یعنی «اصلاحات» مورد پذیرش موحدان و مؤمنان و هم مورد قبول كفار و منافقان می باشد. براستی چه معیار سنجش و ملاك ارزشی و داوری وجود دارد؟ آیا جز این است كه به مبانی اعتقادی، انسان شناسی، جامعه شناسی و كاركردهای عملی، رفتاری، سیاسی، اجتماعی و صداقت مدعیان در قول و فعل بنگریم؟ جز این است كه ببینیم چگونه و تا چه حد خالصانه و دلسوزانه به تبیین شفاف بنیادهای نظری و تئوریك مؤلفه های خویش در جریان اصلاح گرایی پرداخته و به آنها پایبند هستند؟ واقعا صف پیامبران مصلح را با منافقان افسادگر با نقاب اصلاح طلبی چگونه باید جدا كرد؟ پس اصلاح طلبان نیز صادق و كاذب، مؤمن و منافق دارند و


اصلاح طلبی دینی، اسلامی و انقلابی، با اصلاح طلبی دروغین و نقابدارانه باید از هم جدا دانست.

در روایات نیز واژه اصلاح و معیارهای نظری و واقعی آن ذكر شده است كه جهت تنویر اذهان به برخی از آنها اشاراتی خواهیم داشت:

قال رسول الله: اصلح الناس، اصلحهم للناس. [6] .

صالح ترین مردم، مصلح ترین برای مردم است.

قال رسول الله: لا یصلح آخر هذه الامة الا بما صلح به اولها [7] .

فرجام و نهایت این امت این است كه تنها بواسطه آنچه ابتدا با آن به اصلاح خویش رسیده بود اصلاح گشته و سامان می یابد.

علی علیه السلام در صدر منشور حكومتی خویش «اصلاح جامعه» را از جمله چهار وظیفه ی اصلی حكومت به شمار آورده است:

جبایة خراجها و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عمارة بلادها [8] .

جمع آوری مالیات، جهاد با دشمنان، اصلاح جامعه و آباد نمودن سرزمین.

امام علی علیه السلام:

اللهم! انك تعلم انه لم یكن الذی كان منا منافسة فی سلطان و لكن لنرد المعالم من دینك و نظهر الاصلاح فی بلادك،


فیأمن المظلومون من عبادك... [9] .

... خدایا تو می دانی هدف ما رقابت برای بدست گرفتن قدرت و... نبود بلكه اینچنین می خواستیم كه نشانه های دینت را بازگردانیم و در سرزمین های تو آشكارا دست به اصلاحات زنیم، تا بندگان ستمدیده ات ایمن شوند.

امام حسین علیه السلام:

اللهم! انك تعلم لم یكن ما كان منا تنافسا فی سلطان و لا التماسا من فضول الحطام و لكن لنری المعالم من دینك و نظهر الاصلاح فی بلادك و یأمن المظلومون من عبادك [10] .

... خدایا تو می دانی كه قصد ما رقابت برای رسیدن و دست یافتن به قدرت یا زیادت خواهی مال دنیا نبود، بلكه برای آن بود كه نشانه های دین تو را به دیگران بنمایانیم و با قدرت دست به اصلاح سرزمینها بزنیم، تا بندگان ستمدیده ات امنیت یابند.

بنابراین در نگاه و افق احادیث و روایات مبانی و اهداف و حتی روش های اصلاح گری را با مطابقت و ضمانت آورده است كه عبارتند از:

1- راه اصلاح گری بازگشت به اسلام نخستین، اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله و سلم است.

2- اصلاح طلبان باید خود به مقام صالح رسیده باشند و اصلاح درونی كرده باشند.


3- حكومت اسلامی هدفی جز اصلاحات در ابعاد مختلف ندارد و نباید داشته باشد.

4- اصلاح جامعه زمینه ی تحقق اهداف بعثت ها و رسالتها در ابعاد فردی و اجتماعی است.

5- اصلاحات واقعی در ذات و جوهره ی اسلام اصیل قرار دارد و امری «درونی» است و برونی و زائد بر ذات آن نیست.

در نتیجه كسانی كه درصدد هستند اندیشه ی «اصلاح طلبی» را اندیشه ای برون دینی و بیگانه از تعالیم اسلامی و حتی در مقابل تفكر، معرفت و فرهنگ اسلامی جلوه دهند و خاستگاه غربی برای آن پیدا كنند اسلام و اصلاحات را درست نشناخته اند بدیهی است كه در درون اسلام و انقلاب اسلامی «اصلاحگرایی» نهفته است و مسلمان و مؤمن اصلاح طلب به معنای قرآنی و با روش نبوتی و امامتی آن می باشد و به تعبیر مقام معظم رهبری:

اصلاحات یك حقیقت ضروری و لازم است و باید در كشور ما انجام بگیرد. اصلاحات در كشور، از سر اضطرار نیست. جزء ذات هویت انقلابی و دینی ما و یك فریضه است. [11] .

6- اصلاح در برابر «افساد» است و عرصه های گوناگون دارد نه در برابر «انقلاب» كه در گفتمان غربی دو واژه متقابل هستند، ولی اصلاح گرایی هم روش و هم هدف است كه از دیدگاههای مختلف با روش انقلابی و گاهی غیر انقلابی ممكن خواهد بود.



[1] سوره هود - 88.

[2] سوره نساء - 114.

[3] الراغب الاصفهاني معجم مفردات الفاظ قرآن، بيروت، دارالفكر، 1392 ق، ص 292.

[4] سوره بقره - 11 - 12.

[5] سوره هود - 88.

[6] بحار ج 77 ص 112.

[7] علي اصغر حكمت، تاريخ نهضت هاي ديني - سياسي معاصر، تهران، انتشارات بهبهاني، ص 1 - 2.

[8] نهج البلاغه نامه ي 53.

[9] نهج البلاغه نامه ي 407.

[10] تحف العقول ص 172.

[11] سخنراني مورخ 28 / 1 / 79.